آرمانشهر آرزوها

زندگی را مطابق سلیقه خود بیارایید

آرمانشهر آرزوها

زندگی را مطابق سلیقه خود بیارایید

آرمانشهر آرزوها

آرزومـند لـحظـاتی خـوش
و با طراوت برای شما

ترافیک این وبلاگ نیم بها است

آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرمانشهر آرزوها» ثبت شده است

۱۹
خرداد

فصل اول

قلق های کار با متن نگار آفیس (ورد)

 

خوب، در شروع کار خوبه کمی با میان برهای مورد استفاده در این برنامه آشنا بشیم. میان بر، همون میون بره که توی رانندگی مسافر میگه: آقای راننده، خوبه به جای اینکه این همه توی ترافیک بمونیم، از اون راه میون بر بزنیم بریم. خوب سریع تر می رسیم. اینجا توی دنیای ورد، به جای اینکه مدام دستمون رو از روی صفحه کلید برداریم بزاریم روی موس، اگه این میون برها رو یاد بگیریم، هم سرعت کارمون چند برابر میشه، هم اشتباهات مون کمتر میشه، هم تقریباً دیگه با موس کاری نداریم.

بریم سر اصل مطلب؛ اول بهتره جای کلیدهای اصلی صفحه کلید رو یاد بگیریم که بتونیم با هم ترکیب شون کنیم. کلیدهای کنترل، آلت و شیفت یا همون Ctrl,Alt,Shift از مهم ترین کلیدها برای ترکیب میون برها هستن. مثلاً برای اینکه کل متن رو بتونیم انتخاب کنیم (بدون اینکه از اولش با موس بکشیم بیاریم تا آخرش که اگه چند صفحه هم باشه خیلی سخت تره)، شست دستمون رو می ذاریم روی کنترل Ctrl و کلید A رو با انگشت اشاره مون می گیریم.

کلاً یادتون باشه هر جا گفتیم که کدوم انگشت ها، فرقی نمی کنه که دست چپ باشه یا دست راست. برای بعضیا که ممکنه چپ دست باشن یا راست دست، یا صفحه کلیدهایی که شکلشون یه مقدار فرق می کنه؛ ممکنه تفاوت کنه. ولی شما با هر دستی راحتین انجام بدین. فقط یادتون باشه هر جوری که یاد بگیرین همون طوری پیش میرین و تغییر دادنش دیگه بعد از چند وقت یا چند سال میتونه خیلی سخت باشه. ولی البته غیر ممکن نیست. 

برگردیم سر تمرین مون. برای انتخاب کل من وقتی کلیدهای Ctrl و A رو گرفتیم، می بینیم که کل متن انتخاب میشه. تمام متن! به همین سادگی. ولی اگه چیزهای دیگه ای غیر از متن هم توی سند باشه، دیگه این کار ممکنه به این راحتیا نباشه.

برای برگشت به عقب توی تغییراتی که انجام دادیم، از شست روی Ctrl و گرفتن Z استفاده می کنیم. فقط یادتون باشه اگه خواستین مرحله به مرحله عقب برین باید دونه دونه Z رو فشار بدین، اگه دستتون رو نگه دارین می ره تا جایی که می بینین هیچ چیز تو سندتون نیس wink

برای جدا کردن یه قسمت از متن، باز شست مون رو می ذاریم روی کنترل و این بار، با انگشت اشاره X رو می گیریم. متن جدا میشه. حالا هر جا خواستیم اونو بچسبونیم، با اشاره گر موس روی اون قسمت کلیک می کنیم؛ دوباره شست روی کنترل و این بار کلید V رو می گیریم. متن مون منتقل میشه اونجا. به همین راحتی. برای کپی کردن هر قسمتی از متن یا هر چیزی توی محیط ورد، اون قسمت رو با موس انتخاب می کنیم و کنترل C رو می گیریم. ما حالا حالاها با شست مون توی ورد کار داریم. پس مواظب سلامت شست تون باشین laugh 

ادامه داره . . . 

  • حسین فتحی
۱۷
خرداد

مبحث آموزش 

به دو گروه تقسیم می شود.

(برای رفتن به صفحه هر موضوع، روی علامت قلب اشاره کنید)

 

تدریس خصوصی 

____ توسط مدیر وبلاگ ____

 

yesمعرق چوب و خاتم کاری

(دارای چهار سال سابقه آکادمیک)

 

مهارت کار با

yesنسخه های مختلف ویندوز،

yesسیستم عامل اپل ios،

yesاندروید و اینترنت

(دارای بیست سال سابقه تجربی)

 

مهارت کار با

yesفتوشاپ

yesواژه نگار مایکروسافت (Word)

(دارای بیست سال سابقه تجربی) 

 

yesنگارش خط نستعلیق

با خودکار و قلم 

(دارای سابقه ذاتی و تجربی) 
 

 

yesمینیاتور ترکیبی

(دارای بیست و سه سال سابقه تجربی)

 

yesنقاشی رنگ و روغن روی بوم

(دارای سابقه آکادمیک)

 

____ تدریس توسط دیگر اساتید ____ 

 

yesسخنرانی آموزشی اساتید برجسته

(داخلی و بین المللی)

 

enlightenedبرخی مطالب آموزشی یا تخصصی که توسط مدیر سایت تولید شده، برای بهره برداری و مطالعه شامل پرداخت هزینه خواهد بود.

طبق روال معمول و قانونی، مقداری از ابتدای این نوع محتوا برای آشنایی خواننده با موضوع و ساختار آن نوشته شده و استفاده از ادامه آن با پرداخت هزینه ای که در "ادامه مطلب" آورده شده امکان پذیر است.

 

  • حسین فتحی
۱۷
خرداد

 

___ رمان و داستان ایران و ملل ___

   

 جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ 

 

______ موسیقی ______

 

 ایران و ملل

 

_____ بازی آنلاین _____

- سودوکو 

 

 

. . . در حال اضافه شدن . . .

  • حسین فتحی
۱۴
خرداد

 

خانم دکتر سیما فردوسی

خانم دکتر سیما فردوسی

دکترای روانشناسی

 

     موضوع بحث: چگونه والدین بهتری باشیم

  • حسین فتحی
۱۱
خرداد

یانی

یانی Yanni

نام اثر: Never Too Late (هرگز دیر نیست) - حماسی الهام بخش 

 

peder b helland

Peder B.Helland

نام اثر: صبح های آفتابی Sunny Mornings - مدیتیشن طبیعت 

 

ژان میشل ژار Jean Michel Jarre

فرزند آهنگساز شهیر موریس ژار

سازنده موسیقی متن فیلم محمد رسول الله "ص"

نام اثر: Chronology - موسیقی الکترونیک با انرژی بالا 

 

 

ماساشی سادا Masashi Sada

سازنده موسیقی خاطره انگیز سریال از سرزمین شمالی

تیتراژ آغازین سریال از سرزمین شمالی  

  • حسین فتحی
۱۰
خرداد

حجت اشرف زاده

نام اثر: شال 

 

کوروش یغمایی

نام اثر: سیب نقره ای 

 

شهرداد روحانی

شهرداد روحانی 

رهبر ارکستر سمفونیک تهران

نام اثر: صبحی تازه New Morning 

 

لوریس چکناواریان

رهبر ارکستر سمفونیک تهران

نام اثر: جاودانه ایران 

نام اثر: بخشی از قطعه سمفونی خسرو و شیرین (بخش اول) 

نام اثر: بخشی از قطعه سمفونی خسرو و شیرین (بخش دوم) 

 

ادامه داره . . .

 

  • حسین فتحی
۰۸
خرداد

- نمونه فونت یا قلم های دلخواه خود را برای محتوا یا متنی که می خواهید سفارش دهید، از بین تصاویر زیر انتخاب کنید (برای دیدن تصاویر در موبایل یا تلفن همراه، صفحه را با دو انگشت زوم کنید، یا برای دریافت تصاویر و بزرگنمایی دلخواه، روی هر تصویر اشاره کنید):

 

 

 

  • حسین فتحی
۰۷
خرداد

             
                

                                                                                                           

 

 می‌توانی اگر بخواهی

در درون تو یک برنده وجود دارد.

تو آفریده شده‌ای که موفق باشی،

به اهدافت دست پیدا کنی و روی این نسل بشر تأثیرگذار باشی.

تو در درونت بزرگی و عظمت داری.

کلید، بیرون کشیدن این شکوه است.

ما بیشتر اوقات،

بدون در نظر گرفتن بزرگی و لطف خدا با خودمان صحبت می‌کنیم.

اجازه می‌دهیم که تردیدها و ترس‌ها و حرف‌های ناامید کننده‌ای که دیگران می‌گویند، ما را محدود و متقاعد کنند تا در جایی که هستیم، بمانیم.

همیشه صداهای منفی، بلندتر هستند.

تو همه‌ی چیزی را که برای برنده شدن لازم است، داری.

به اندازه‌ی کافی توانا هستی.

به اندازه‌ی کافی باهوش هستی.

به اندازه‌ی کافی تجربه کرده‌ای.

شخصیت و ظاهر درستی داری.

اصالت درستی داری.

تو فریب نخورده‌ای.

کمبودی نداری.

کاملاً مجهز و آماده‌ای.

تو مرد یا زن این کار هستی.

این زمان توست. لحظه‌ی توست.

سینه‌ات را سپر کن.

سرت را بالا بگیر.

با اطمینان قدم بردار.

برنده شدن در دی ان ای توست و حالا زمان آن رسیده که به بهترین شکل آشکار شود.

شاید قبلاً پیروزی‌هایی داشته‌ای اما هنوز پیروزی اصلی را ندیده‌ای. 

وقتی این اصول را عملی کنی، به مرحله‌ی جدیدی از سرنوشت قدم خواهی گذاشت.

تواناییهایی را کشف خواهی کرد که نمی‌دانستی در وجودت داری و لطف و رحمت خدا را به طرز شگفت انگیزی خواهی دید.

آماده شو! می‌توانی، اگر بخواهی! . . .  

بخشی از مقدمه کتاب "می توانی اگر بخواهی"

به قلم جول اوستین Joel Osteen

واعظ و کشیش ارشد کلیسای لیک وود ایالت تگزاس 

 

حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند:

«خُذ الحکمَةَ حَیثُ کانَتْ وَ انْظُر اِلی ما قالَ و لا تنظُرْ الی مَنْ قال»

حکمت را هر جایی است فرا بگیر و نگاه کن به آنچه گفته می‌شود نه به گوینده سخن ؛ غررالحکم و دررالحکم

  • حسین فتحی
۰۴
اسفند

حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمودند:  

خُذ الحکمَةَ حَیثُ کانَتْ وَ انْظُر اِلی ما قالَ و لا تنظُرْ الی مَنْ قال

حکمت را هر جایی است فرا بگیر

و نگاه کن به آنچه گفته می‌شود نه به گوینده سخن

 

 

 

* عشق از آن رو در دل شما به ودیعه گذاشته نشده تا همانجا بماند. مادامی که عشق را به دیگران نبخشایید عشق نیست.

* امتحان نهایی دین، دینداری نیست؛ محبت است. در زندگی، به پس که می نگرید می بینید لحظه های خطیر، لحظه هایی که به راستی زندگی کرده اید، لحظه هایی هستند که با عشق و محبت دست به کاری زده اید.

* من بدون هیچ گونه وابستگی، همه ی مردم را دوست دارم و همه ی مردم نیز بدون هیچ گونه وابستگی، مرا دوست دارند.

عشق الهی هم اکنون از من و از طریق من به عالیترین کار خود سرگرم است. عشق الهی هم اکنون برای من و از طریق من سلامت کامل و ثروت فراوان و سعادت بیکران می آورد. 

* عشق را نیز مانند هر فضیلت دیگر، انسان می تواند آگاهانه ایجاد کند و بپروراند.

* عشق، موانع به ظاهر محال را ذوب می کند و از سر راه بر می دارد. محبت، غیر ممکن را ممکن می سازد.

* همه ی آدمیان تجلی عشق الهی هستند. پس من به جز عشق الهی، با هیچ چیز دیگر نمی توانم روبرو شوم.

* ادامه دارد . . .

 

  • حسین فتحی
۱۲
بهمن

حروف چینی متن فارسی و انگلیسی از روی کتاب توسط مدیر وبلاگ (حسین فتحی) انجام شده

 

 

    صبح دیگری آغاز شده بود و آفتاب صبح گاهی پرتو طلایی اش را بر بالای موج های آبی دریای آرام پهن کرده بود.

    در یک مایلی ساحل، قایق ماهیگیری درست وسط دریا جا خوش کرده بود، بی خبر از این که امواج، خبر خوردن صبحانه را در گله ی مرغان دریایی پخش کرده بودند. ناگهان هزاران مرغ دریایی برای ستیز بر سر تکه های غذا در پهنه ی آسمان به پرواز در آمدند.

    روز سراسر شور و غوغای دیگری آغاز شده بود. در خلوت دوری از ساحل و قایق، جاناتان مرغ دریایی به تنهایی مشغول پرواز بود. در بلندای صد پایی در وسط آسمان پاهای پردارش را پایین آورد و نوکش را به طرف بالا گرفت. تلاش می کرد قوس بال هایش را که در حین پرواز درد زیادی به بال هایش وارد می کرد را حفظ کند، چون همین قوس سبب می شد که او بتواند به آرامی در آسمان پرواز کند و اکنون آن قدر آرام می پرید که نسیم صورتش را نوازش می کرد. او در حال تماشای اقیانوسی بود که به آرامی و با درخشش زیادی زیر بال هایش پهن شده بود. با تمرکز چشمان کوچک و براقش را تنگ و نفسش را در سینه حبس کرد و نیرویش را جمع کرد تا برای امتحان سخت تری آماده شود. همین که یک اینچ به بال هایش قوس بیشتری داد، هماهنگی میان بال هایش به هم ریخت و از حرکت ایستاد و سقوط کرد.

Was morning, and the new sun sparkled gold across the ripples of the gentle sea. A mile from shore a fishing boat chummed the water, and the word for Breakfast Flock flashed through the air, till a crowd of a thousand seagulls came to dodge and fight for bits of food.

It was another busy day beginning.

But way off alone, out by himself beyond boat and shore, Jonathan Livingston Seagull was practicing. A hundred feet in the sky he lowered his webbed feet, lifted his beak,and strained to hold a painful hard twisted curve through his wings. The curve meant that he would fly slowly, and now he slowed until the wind was a whisper in his face, until the ocean stood still beneath him. He narrowed his eyes in fierce concentration, held his breath, forced one ... single ... more ... inch ... of ... curve ... Then his feathers ruffled, he stalled and fell. 

همان گونه که همه ما آگاه هستیم، مرغان دریایی هرگز در آسمان از حرکت باز نمی ایستند. باز ایستادن از پرواز برای آنها یک نوع ننگ و بی شرمی محسوب می شود. ولی جاناتان مرغ دریایی، بدون هیچ خجالتی دوباره به آرامی قوس سخت و لرزان بر بال هایش وارد کرد تا آرام آرام و با دقت هر چه بیشتری حرکت بعدی خود را شروع کند، چرا که او با دیگر پرندگان فرق داشت.

Seagulls, as you know, never falter,never stall. To stall in the air is for them disgraced and it is dishonor.

But Jonathan Livingston Seagull, unashnamed, stretching his wings again in that trembling hard curve slowing, slowing, and stalling once more was no ordinary bird.

 

. . . 

 

 

  • حسین فتحی